بنابراین به کل فرایند ترکیب تصاویر و لایهها بر اساس رنگ، کروماکی گفته میشود و پردهی سبز تنها یکی از تجهیزات لازم برای این کار است. منظور از اصطلاح کیینگ (Keying) یا کروماکی کردن نیز پروسهای است که طی آن به وسیلهی نرمافزارهای ویرایشی، تصاویر مورد نظر به فیلم اضافه میشود. علاوه بر فیلمسازی، از این فناوری در بخشهای مختلف خبری تلویزیون و صنعت بازیهای رایانهای نیز استفاده میشود.
در تصاویر کروماکی، بین آنچه میخواهیم در تصویر باقی بماند (در تصویر بالا، مجری) و آنچه میخواهیم تغییر دهیم (پرده سبز) باید تفاوت رنگی آشکاری وجود داشته باشد. استفاده از رنگ سبز و در برخی موارد آبی، باعث میشود تا هیچ نقطه اشتراکی میان پرده و رنگ پوست انسان وجود نداشته باشد. به همین علت نمیتوان از رنگهایی مانند زرد یا قرمز استفاده کرد. در این صورت، کامپیوتر نمیتواند به درستی تصاویر را تشخیص دهد و خروجی دچار مشکل میگردد.
در دهه ۱۹۳۰، لارنس باتلر (Lawrence Butler) که یک هنرمند جلوههای ویژه بود، دریافت که استفاده از یک رنگ ثابت در پسزمینهی بازیگران، میتواند کار خلق جلوههای ویژه را آسانتر کند. او برای این کار، رنگ آبی را برگزید، چرا که با رنگ پوست بازیگران تفاوت داشت و جداسازی پسزمینه و پیشزمینه آسانتر میشد. در فیلم «دزد بغداد» برای اولین بار از این تکنیک استفاده کرد. از این جا به بعد، از این فناوری به صورت گسترده در صنعت فیلمسازی استفاده شد. با ظهور دوربینهای دیجیتال، فیلمسازان متوجه شدند که رنگ سبز مناسبتر است، چرا که در برخی صحنهها، رنگ آبی شلوار جین بازیگران باعث ایجاد تداخل میشد. در سال ۱۹۸۸، با استفاده از فناوری پرده سبز، در فیلم «چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت» تصاویر فیلم و انیمیشن با هم ترکیب شد که یک نقطه عطف دیگر در صنعت جلوههای ویژه به حساب میآمد. امروزه کروماکی فقط مخصوص تولیدات سینمایی نیست و در تمامی محتواهای ویدئویی از آن استفاده میشود.
ویکست دارای بزرگترین استودیوی حرفهای تلویزیونی کشور است که ضبط تصاویر کروماکی برای برنامههای تلویزیونی و اینترنتی، یکی از خدمات بیشمار آن است.
dsfasd